آموزش نویسندگی قسمت دوازدهم؛
#زاویه_دید
📍زاویهدید چیست؟! زاویهدید بیانگر اینهکه داستان از دیدگاه چه کسی نقل میشه و اطلاعات رو چطور به دست مخاطب میرسونه.
یکی از بزرگ ترین مشکلات نویسندههای تازه کار، انتخاب زاویه دید نامناسب برای روایت داستانه. اگر این انتخاب آگاهانه و درست صورت نگیره خیلی راحت تمام انرژی، زمان و انگیزه شما به هدر میره.
انتخاب زاویه دید کار آسونی نیست، چون زاویههای دید متفاوتی وجود داره که هر کدوم مزایا و معایب خودشون رو دارن. توی این بخش، انواع زاویه دید و نقاط قوت و ضعف هر کدوم رو به طور مختصر بررسی میکنیم:
🌼زاویه دید اول شخص:✋🏼
توی این زاویهی دید داستان از زبان شخصیت اصلی روایت میشه=> من
بعضا هم از ما استفاده میشه.
مخاطب شما تنها و فقط داستان رو از دریچه لنز یا چشم شخصیت اصلیِ شما تجربه میکنه. به همین خاطر راوی داستان و نویسنده تقریبا یک نفر هستند.
📫یک مثال از راوی اول شخص:
«اسلحه روی میز قرار داشت و مرا وسوسه میکرد تا آن را بردارم. سنگینی و سردی بدنهی فلزیاش را به خوبی در دستانم حس می کردم.»
□چندتا مزایای زاویه دید اول شخص رو مثال میزنم براتون:
یکی از آسونترین و کم دردسرترین زاویههای دیده.
مخاطب خیلی زود با شخصیت و راوی ارتباط نزدیک برقرار میکنه.
حس همزاد پنداری قوی.
احساسات، افکار، حواس پنج گانه، عمل و عکس العمل شخصیت تاثیر بیشتری توی ذهن مخاطب ایجاد میکنه.
◇معایب زاویه دید اول شخص:
از اونجایی که شما اول شخص رو انتخاب کردید زاویه دید شما خیلی محدوده.
مخاطب تنها شاهد اتفاقاتی میشه که شخصیت داستان میبینه و تجربه میکنه، نه چیز بیشتری.
مخاطب نمیتونه از افکار، احساسات و به طور کلی درونیات سایر شخصیت ها مطلع بشه.
با استفاده از این زاویه، به سختی میتونید خود شخصیت اول رو از لحاظ ظاهری با جزئیات توصیف کنید، مگر اینکه شخصیت داستان شما خودش رو اتفاقی توی آینه یا انعکاس چیزی ببینه.
مخاطب می دونه شخصیت داستان که در عین حال راوی داستان هم هست در پایان زنده میمونه. در غیر اینصورت نمیتونه داستان رو ه پایان برسونه. به همین خاطر این زاویه دید را برای ژانر جنایی و معمایی خیلی پیشنهاد نمیکنم.
و...
🌼زاویه دید دوم شخص:🫵🏼
توی زاویه دید دوم شخص از ضمیر «تو» استفاده میکنیم و بیشتر به خود خواننده اثر اشاره داره. ما توی رماننویسی خیلی با این زاویه دید سر و کار نداریم. کافیه بدونید که این زاویه دید بیشتر توی ژانر کتابهای غیر داستانی، مثل: کتاب های انگیزشی، موفقیت، علمی و یا کسب درآمد کاربرد داره.
با این حال، اگر قصد نوشتن رمان دارید، زیاد سمت این زاویه دید نرید، مگر اینکه بخوایید کتاب غیرداستانی مثل دسته کتابهایی که نام بردم بنویسید.
مثال: تو قرار نیست نا امید بشی، تو باید تلاش کنی تا به اهدافی که میخوایی برسی.
🌼.زاویه دید سوم شخص:
زاویه دید سوم شخص همون نوشتن از دید دانای کل یا خالق داستانه؛ که به همهی اتفاقات داستان و درونیات شخصیتهای رمان، آگاهی و تسلط داره. توی این زاویه دید از ضمیر سوم شخص «او» استفاده میکنیم که میتونه داستان رو از دید چند شخصیت مختلف هم روایت کنه.
مثال:
«اسلحه روی میز قرار داشت و او را وسوسه میکرد تا آن را بردارد. سنگینی و سردی اسلحه را به خوبی در دستانش حس میکرد. طوری اسلحه را محکم گرفته بود که گویی بخشی از وجودش بود. صدای شلیک، فراتر از حد انتظارش بود.»
زاویه دید سوم شخص به دو دسته تقسیم میشه:
☘_سوم شخص محدود :
در این زاویه دید، نویسنده به عنوان خالق داستان، از بالا یکی از شخصیت ها رو کنترل میکند و زندگی و درونیات و رفتارهای ان شخصیت را به تصویر میکشد.
در این نوع زاویه دید، تنها میتونیم از لنز «او» داستان رو مشاهده کنیم و دسترسی به احساسات و افکار سایر شخصیتها از دید «او» میسر نیست.
🍀.سوم شخص نامحدود یا دانای کل:
این زاویه دید به شما حس قدرت یک خالق رو میده. شما میتونید آزادانه به درون هر شخصیت و افکار و احساساتش نفوذ کنین و دربارهی اون بنویسید. همچنین این اختیار رو دارید تا به هرجایی که دلتون میخواد سرک بکشید و توصیفش کنید.
□مزایای زاویه دید سوم شخص:
میتونید داستان رو از زاویه دید چند شخصیت مختلف حتی به صورت همزمان روایت کنید.
به داستان شما عمق و هیجان میبخشه، چون مخاطب آگاهی کاملی از اتفاقات پیش رو نداره و این داستان رو جذابتر و غیرقابل پیشبینی میکنه.
تنش، تعلیق و کشش توی این زاویه دید بیشتره چون مشخص نیست شخصیت یا شخصیتهای داستان شما در پایان زنده میمونن یا نه!
خلاصه دستتون خیلی بازه توی این زاویهدید
شما میتونید با دنبال کردن من محتوا وبلاگ رو همیشه در دسترس داشته باشید.😇